بهشت کوچک مامان و بابا

پارمیس خوشگلم دختر عزیزم 18 ماهگیت مبارک  عزیز دلم تو ای همه زندگی من ای همه بود و نبود زندگی من 18 ماه پیش در چنین روزی به دنیا آمدی و دنیای مارا پر از شور و نشاط کردی آخ که چه فرخنده روزی بود .با آمدنت همه چیز عوض شد ساعتها روزها خوابمون کارامون خونمون کلا زندگیمون دگرگون شد و حال و هوای دیگری به خود گرفت.... صبح برا زدن واکسنهای 18 ماهگی به درمانگاه رفتیم ولی گفتند که واکسن 18 ماهگی رو فقط روزهای زوج می زنند ما هم از اونجا در اومدیم و آمدیم بازار، کلی گشتیم و صفا کردیم . توی پاساژ گیر داده بودی که باید از پله برقی بالا و پایین برم ...  ...

پارمیس خوشگلم دختر عزیزم 18 ماهگیت مبارک عزیز دلم تو ای همه زندگی من ای همه بود و نبود زندگی من 18 ماه پیش در چنین روزی به دنیا آمدی و دنیای مارا پر از شور و نشاط کردی آخ که چه فرخنده روزی بود .با آمدنت همه چیز عوض شد ساعتها روزها خوابمون کارامون خونمون کلا زندگیمون دگرگون شد و حال و هوای دیگری به خود گرفت.... صبح برا زدن واکسنهای 18 ماهگی به درمانگاه رفتیم ولی گفتند که واکسن 18 ماهگی رو فقط روزهای زوج می زنند ما هم از اونجا در اومدیم و آمدیم بازار، کلی گشتیم و صفا کردیم . توی پاساژ گیر داده بودی که باید از پله برقی بالا و پایین برم ... ...

سلام بر پارميس بابا سلام بر همه هستي من سلام بر نور چشمان من سلام بر كوچولوي ناز نازي بابا سلام بر فرشته زيباي من سلام بر همه بود و نبود بابا سلام بر كسي كه زندگيم را صفا داده است و سلام بر دخمل مو فرفري من پارميس عزيزم ثانيه ها، دقيقه ها،ساعتها، روزها، هفته ها، ماهها، فصلها گذشتند و تو داري 18 ماهگيت را تموم مي كني و پا به نوزدهمين ماه زندگيت ميگذاري و من به تو تبريك عرض مي كنم. داري روز به روز بزرگ و بزرگتر ميشي و چيزهاي تازه ياد مي گيري. عسل بابا عزيزدل من نميدونم چگونه و با چه بياني اين همه عشق و محبت را ابراز كنم تا در باور تو بگنجد كه تا چه اندازه تو را دوست دارم و چقدر خاطرت برايم عزيز است... دختر ناز نا...

سلام بر پارميس بابا سلام بر همه هستي من سلام بر نور چشمان من سلام بر كوچولوي ناز نازي بابا سلام بر فرشته زيباي من سلام بر همه بود و نبود بابا سلام بر كسي كه زندگيم را صفا داده است و سلام بر دخمل مو فرفري من پارميس عزيزم ثانيه ها، دقيقه ها،ساعتها، روزها، هفته ها، ماهها، فصلها گذشتند و تو داري 18 ماهگيت را تموم مي كني و پا به نوزدهمين ماه زندگيت ميگذاري و من به تو تبريك عرض مي كنم. داري روز به روز بزرگ و بزرگتر ميشي و چيزهاي تازه ياد مي گيري. عسل بابا عزيزدل من نميدونم چگونه و با چه بياني اين همه عشق و محبت را ابراز كنم تا در باور تو بگنجد كه تا چه اندازه تو را دوست دارم و چقدر خاطرت برايم عزيز است... دختر ...

دختر خوشگلم در اين پست همه خاطرات شيرين ماهها هفته ها روزها ساعتها دقايق و ثانيه هاي دوران اومدنت تو دلم مامانو برات مي نويسم تا هميشه برايت ماندگار و جاودان بماند و خودت بداني كه چقدر مامان براي تو در طول 260 روز زندگي تو دلش زحمت كشيده و تو رو با خودش همه جا برده... ماجراي روز شنبه دهم تير ماه سال 1391 چند روزي مي شد كه همسري هي مي گفت يه جوريم حس عجيبي دارم نمي دونم چي شده منم به همسري مي گفتم كه شايد ني ني داريم مي گفت نه بابا مگه ميشه مي گفتم شايد شد خدارو چي ديدي... يك شب كه داشتم خونه مي اومدم همسري زنگ زد و گفت كه اومدني از داروخونه يك Baby check بخر و با خودت بيار... ما هم همينكارو انجام داديم و اموديم خونه... ...

دختر خوشگلم در اين پست همه خاطرات شيرين ماهها هفته ها روزها ساعتها دقايق و ثانيه هاي دوران اومدنت تو دلم مامانو برات مي نويسم تا هميشه برايت ماندگار و جاودان بماند و خودت بداني كه چقدر مامان براي تو در طول 260 روز زندگي تو دلش زحمت كشيده و تو رو با خودش همه جا برده... ماجراي روز شنبه دهم تير ماه سال 1391 چند روزي مي شد كه همسري هي مي گفت يه جوريم حس عجيبي دارم نمي دونم چي شده منم به همسري مي گفتم كه شايد ني ني داريم مي گفت نه بابا مگه ميشه مي گفتم شايد شد خدارو چي ديدي... يك شب كه داشتم خونه مي اومدم همسري زنگ زد و گفت كه اومدني از داروخونه يك Baby check بخر و با خودت بيار... ما هم همينكارو انجام داديم و اموديم خونه...

عکس پارمیس خانوم لحظه ترخیص از بیمارستان دخترم به خونه ات خوش آمدی دختر خوشگلم به خاطر زردی ای که داشتی توی بیمارستان بستری شدی 91/11/30 دختر خوشگلم امروز یعنی 1391/12/01 برات شناسنامه گرفتم ولی تو بیمارستان بودی از بیمارستان ترخیص شدی و به خونه آمدی 1391/12/03 اولین حمام  زندگیت 1391/12/04 به خاطر زردیت باز بستری شدی 1391/12/05 رفع زردی و ترخیص از بیمارستان1391/12/08 و حموم دهمین روز زندگیت عکس پایان یکماهگی پارمیس 1391/12/28   ...

عکس پارمیس خانوم لحظه ترخیص از بیمارستان دخترم به خونه ات خوش آمدی دختر خوشگلم به خاطر زردی ای که داشتی توی بیمارستان بستری شدی 91/11/30 دختر خوشگلم امروز یعنی 1391/12/01 برات شناسنامه گرفتم ولی تو بیمارستان بودی از بیمارستان ترخیص شدی و به خونه آمدی 1391/12/03 اولین حمام زندگیت 1391/12/04 به خاطر زردیت باز بستری شدی 1391/12/05 رفع زردی و ترخیص از بیمارستان1391/12/08 و حموم دهمین روز زندگیت عکس پایان یکماهگی پارمیس 1391/12/28 ...

فرشته کوچولو پا به زمین می گذارد. مقدمت گلباران گلم دختر خوشگلم خوش آمدی  بالاخره بعد از نه ماه انتظار تو پا به این زمین خاکی گذاشتی و همه رو از چشم انتظاری در آوردی ... روز تولد تو میلاد عشق پاک است  به احترام این روز پیشانیم به خاک است ...

فرشته کوچولو پا به زمین می گذارد. مقدمت گلباران گلم دختر خوشگلم خوش آمدی بالاخره بعد از نه ماه انتظار تو پا به این زمین خاکی گذاشتی و همه رو از چشم انتظاری در آوردی ... روز تولد تو میلاد عشق پاک است به احترام این روز پیشانیم به خاک است ...